تو آن ابری که بر ما سایه داری و نمی باری
نمی دانم
چرا دست از سر ما بر نمی داری.
*****
جدایی را نمی خواستم خدا کرد
کدام ناکس به
حق ما دعا کرد.
*****
دل به دلدار سپردن کار هر دلدار نیست
من به
تو جان میسپارم دل که قابلدار نیست.
*****
گر مذهب مردمان عاقل داری
یک دوست بسنده کن
که یک دل داری.
*****
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود.
*****
یادها رفتند و ما هم میرویم از یادها
کی
بماند برگ کاهی در میان بادها.
*****
تویی بهانه آن ابرها که می گریند
بیا که
صاف شود این هوای بارانی.
*****
هر کس بد ما به خلق گوید ما دیده به بد نمی
خراشیم
ما نیکی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم.