(در دیار بی کسی تنها ترین تنها منم) به سایت ما خوش آمدید

اس ام اس.تصاویر.شعر های عاشقانه.دوستانه و سرگرمی بیشتر

(در دیار بی کسی تنها ترین تنها منم) به سایت ما خوش آمدید

اس ام اس.تصاویر.شعر های عاشقانه.دوستانه و سرگرمی بیشتر

خسته ام

 

 

من ماندم و حلقه طنابی در مشت 

با رفتن تو به زندگی کردم پشت
بگذار فردا برسد می شنوی 

دیروز غروب ، عاشقی خود را کشت 

 

***** 

 

خسته ام از لبخند اجباری 

خسته از حرف های تکراری
خسته ام از آدم های تکراری 

خسته از محبت های خالی 

 

***** 

 

امشب شب رویای تو بود و تو نبودی  

در دل همه آوای تو بود و تو نبودی
دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد 

در حسرت دیدار تو بود و تو نبودی . . . 

  

***** 

آن عشق که دیده گریه و آموخت ازو
دل در غم او نشست و جان سوخت ازو
امروز نگاه کن که جان و دل من
جز یادی و حسرتی چه اندوخت ازو . .  

دوبیتی غمگین

 

 

  

یاد آن روزی که یاری داشتیم  

 این چنین خوار نبودیم ، اعتباری داشتیم

ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم  

این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم 

  

***** 

دلم گرفته تر از این نمیشود

چشمهایم خیس تر از این نمیشود

تمام غم ها و غصه ها در دل من جا گرفته

میدانستم اشکهایم روزی تمام میشود 

  

***** 

تو مثل مرهم یاسی برای قلب شکسته
تو مثل سایبان امیدی برای یک دل خسته
تو مثل غنچه لطیفی به رنگ حسرت شبنم
تو مثل خنده یاسی و مثل غربت یک غم 

 

دوبیتی غم ها

 

 

عاشقی با قلب من بیگانه شد
خنده از لب رفت و یک افسانه شد
حس و حالی بعد عشق آمد پدید
بعد آن شب زندگی غمخانه شد 

  

***** 

ز تلخی سکوتت من چه بگویم 

همان بهتر که از غم ها نگویم
تو کاری کرده ای با بی وفایی 

دگر از عشق خود با کَس نگویم . . . 

  

***** 

جان غمگین ، تن سوزان ، دل شیدا دارم 

آنچه شایسته عشق است ، مهیا دارم
سوز دل ، خون جگر ، آتش غم ، درد فراق 

چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم 

  

***** 

بهار من مرا بگذار و بگذر  

 رهایم کن برو دلدار و بگذر
من عادت می کنم اینجا به غمها 

مرا پر کن از این اجبار و بگذر 

 

غمگین دوبیتی

  

 

سکوت و خلوت بغض شبانه
چه دلگیر است بی تو حجم خانه
تو رفتی و دلی دارم که هر دم
برای گریه می گیرد بهانه  

  

*****

 

چه کسی حرف مرا می فهمد؟
چه کسی درد مرا می داند؟
در پس پرده ی اشک چشمم
چه کسی راز مرا می خواند؟
 

***** 

 

مرگ یک روز و یا یک شب سرد
چشم غمگین مرا می بندد
شاید آنجا پس از این رنج و عذاب
سردی گور به رویم خندد 

 

***** 

 

دلم گرفت از آسمون، هم از زمین هم از زمون
تو زندگیم چقدر غمه، دلم گرفته از همه
ای روزگار لعنتی، تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم 

 

بسته ۱

 

 

ز دستدیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند دل کند یاد
سازم خنجری نیشش ز ÷ولاد
زنم بر دیده تا دل گردد ازاد' 

******************* 

 

'از دست فراقت بر کی داد برم
فریاد رس از تو به که فریاد برم
طوفان غمت رشته ی، هستی بگسیخت
یاد تو شود، یاد خود از یاد برم'  

  

******************* 

 

وای ان روزی که قاضی مان خدا بی

به میزان و صراطم ماجرا بی
به نوبت میروند پیر و جوانان
وای انساعت که نوبت زان ما بی'  
    

******************* 

  

غریبی بس مرا دلگیر دارد  

 فلک بر گردنم زنجیر دارد
فلک از گردنم زنجیر بر دار
که غربت خاک دامنگیر دارد'