سکوت و خلوت بغض شبانه
چه دلگیر است بی تو حجم خانه
تو رفتی و دلی دارم که هر دم
برای گریه می گیرد بهانه
*****
چه کسی حرف مرا می فهمد؟
چه کسی درد مرا می داند؟
در پس پرده ی اشک چشمم
چه کسی راز مرا می خواند؟
*****
مرگ یک روز و یا یک شب سرد
چشم غمگین مرا می بندد
شاید آنجا پس از این رنج و عذاب
سردی گور به رویم خندد
*****
دلم گرفت از آسمون، هم از زمین هم از زمون
تو زندگیم چقدر غمه، دلم گرفته از همه
ای روزگار لعنتی، تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم