تک بیتی عاشقانه

 

 تو آن ابری که بر ما سایه داری و نمی باری
نمی دانم چرا دست از سر ما بر نمی داری.

*****

  جدایی را نمی خواستم خدا کرد
کدام ناکس به حق ما دعا کرد.

*****

دل به دلدار سپردن کار هر دلدار نیست
من به تو جان میسپارم دل که قابلدار نیست.

*****

گر مذهب مردمان عاقل داری
یک دوست بسنده کن که یک دل داری.

*****

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود.

***** 

یادها رفتند و ما هم میرویم از یادها
کی بماند برگ کاهی در میان بادها.

*****

تویی بهانه آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی.

*****

هر کس بد ما به خلق گوید ما دیده به بد نمی خراشیم
ما نیکی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم.

این جمله منه دوستت دارم

 

تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد 

حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد 

***** 

تنها نه همین دلبر من عهدشکن شد
با هر که دم از عشق زدم دشمن من شد 

***** 

مطمئن باش که مهرت نرود از دل من
..مگر آن روز که در خاک شود منزل من 

*****

شبی مجنون به لیلی گفت که ای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد 

*****

شب به تنگ از ناله ام خلقی که این فریاد کیست؟
..زان میان یک تن نمی پرسد که از بیداد کیست؟ 

***** 

گر جنون آید به سویم، ره بده بیگانه نیست
ور خرد پرسد سراغ من، بگو در خانه نیست

عشقم تویی

تیغ دو ابرو کشیده ای بقتل جان من
تیری نگاهی بس است باین دلی پرخون

*****

نمی دانم چه هنگام٬از کدامین راه...
ولی یکبار دیگر باز خواهم گشت...

*****

اگرچه خسته از رهم ولی برای دیدنت
به بال شوق یاد تو سوار می شوم بیا

*****

باغبان در را نبند من فرد گلچین نیستم
من اسیر یک گلم دنبال هر گل نیستم.

*****

آتش بگیر، تا که بدانی چه می‌کشم 
احساسِ سوختن، به تماشا نمی‌شود

*****

با خون غم نوشتم غربت مکان ما نیست

از یاد بردن دوست ، هرگز مرام ما نیست